نیکا 116(سفر شمال 3)
5 شنبه هفته پیش 21 خرداد طبق قرار قبلی با خانواده های 2 تاییمون راهی شمال شدیم البته ما 5 شنبه باید میرفتیم که سالگرد شوهر خاله بابا بود و از شنبه دوتا خانواده ها با هم و کنار هم ویلا گرفته بودن برای همین بابا گفت ما هم هم به مراسم میرسیم هم خودمون ویلا میگیریم 5 شنبه رفتیم ساری خونه خاله بابا و و اونجا شلوغ بود و همه دختر خاله های بابا با بچه هاشون بودن شما هم که از خدا خواسته با نوه های خاله بابا که خیلی ازت بزرگترن بازی میکردی و نویان هم دست همه میچرخید و قتی اونجا میریم من دیگه از نگهداشتن نویان راحت میشم بعداز ظهر وقتی رفتیم سر خاک نیکا با تعجب اونجا رو نگاه ...
نویسنده :
مامان سمانه
0:48